[ad_1]

برای اینکه بفهمید در حال حاضر در میانمار چه خبر است ، فقط به یک نقشه نگاه کنید. در آن مرز شمال شرقی بسیار طولانی که برمه سابق را از یک همسایه بسیار قدرتمند و بسیار بزرگ جدا می کند: چین. در واقع ، برمه باستان همیشه کشوری بوده که به مدار پکن مرتبط بوده و برای دهه ها از نظر سیاسی و اقتصادی تابع پادشاهی میانه بوده است. همیشه روی کاغذ “پرواز” ، باید به خلیج بنگال بروید ، جایی که میانمار منظره مهم دریا را در اقیانوس هند قرار می دهد. چینی ها چند سال پیش به آنجا آمدند و پیشنهاد تأمین اعتبار ساخت بندر کیاوکفیو را دادند. هزینه یک کار ماموت با SEZ پیوست شده ، “منطقه ویژه اقتصادی” ، هزینه ای نجومی 7.3 میلیارد دلار است که توسط یک مجمع عمومی دولت چین تأمین می شود ، که 70 درصد سهام آن را در اختیار دارد و به مدت پنجاه سال آن را اداره می کند.

اما کشوری مانند برمه با چنین کاری چه می کند؟ در واقع زیاد نیست. از طرف دیگر ، چین یکی از مزایای بزرگ ، واقعاً بزرگ است ، زیرا این بندر به استان مهم یوننان چین ، دقیقاً فراتر از مرز طولانی برمه ، به دریا دسترسی پیدا می کند ، که به بازرگانان و نیروی دریایی چین امکان می دهد برای آزاد سازی تنگه مالاکا. به طور خلاصه ، میانمار دروازه ورودی پکن به اقیانوس هند است. دسترسی قابل توجه ، نه تنها از نظر کلی استراتژیک ، بلکه حتی بیشتر از آن زیرا برای اجرای “جاده جدید ابریشم” معروف است ، به ویژه مسیر دریایی ، که شی جین پینگ و تیمش نه تنها ارقام عظیم ، اما که برای محو کردن آنهایی که آمریکایی ها پس از جنگ برای طرح مارشال در صفحه قرار داده اند ، ساخته شود ، اما بیش از همه ، اعتبار چین تأکید برانگیز – که نمی گویم تهاجمی – است ، که می خواهد پیشنهاد خود را برای جهانی حکومت.

و شاید دیدار ماه گذشته وانگ یی دیپلمات ارشد چین و ژنرال کودتا مین آنگ هلاینگ نکته اصلی در تعیین کودتا باشد. اما روابط بین ارتش قدرتمند میانمار ، ایل تاتمداو ، و ابرقدرت همسایه نه روشن و نه آسان قابل ردیابی است.

داستان ادعای تقلب در انتخابات که توسط اتحادیه دموکراسی آونگ سان سوچی انجام شده است ، از ماه نوامبر با عصبانیت روزافزون توسط ژنرال ها انجام می شود ، اما با استدلال ها و شواهدی که هنوز قانع کننده تر از ترامپ در آمریکا نیست. با این حال باید دید چرا کودتای نظامی مدتها قبل از حرکت به انتظار نشست. پاسخ ممکن است این باشد که تاتمدو تمایلی به اقدام برای اطمینان از اعتماد او به پکن برای محافظت از خود در برابر پیامدهای اجتناب ناپذیر سازمان ملل و واکنشهای کشورهای غربی نخواهد داشت. و شاید – مهمتر از آن – همچنین برای اطمینان از اینکه ما قادر خواهیم بود بیش از تحریمهای احتمالی متعاقب کودتا ، روابط اقتصادی بین دو همسایه را جبران کنیم. به نظر می رسد موضوعی در مورد این دیدار رهبر نظامی کودتا را بر این باور داشته باشد که چین مایل است به طور خلاصه با همسایه برمه ای خود ازدواج کند.

به هر حال به اندازه کافی عجیب ، پکن به دولت غیرنظامی آنگ سان سوچی بسیار نزدیک شده است ، شاید حتی نسبت به گذشته نیز به رژیم نظامی میانمار نزدیکتر باشد. و این بیشتر به تاتامادو برمی گردد ، که از نظر تاریخی همیشه انزوای بین المللی را بر هرگونه احساس وابستگی به یک کشور خارجی ، حتی کشوری مانند چین ، ترجیح داده است ، زیرا از نظر عقیدتی به عنوان دو کشور سوسیالیست به آن وابسته بود. و این ترس از وابستگی به چین بود که تا حدی منجر به تعلیق پروژه های مهم چینی در این کشور مانند سد میتسون 3،6 میلیارد دلاری شد. فرضیه – که ناظران بین المللی بیشتر از فرضیه بیشتر به امور چین و برمه می شناسند – این است که در این جلسه ماه گذشته ، رهبر کودتا مین آنگ هلاینگ نوعی مبادله به همسایه قدرتمند چین پیشنهاد داد: ما ، سربازان ، ما در حال بازگشت قدرت هستند و از این طریق ما متعهد می شویم روابط اقتصادی خود را با شما چینی ها تعمیق بخشیم ، که در عوض حمایت شما – البته نه صریح – از کودتا را تضمین می کنند.

اگر این حقیقتاً وجود داشته باشد ، در صورت از سرگیری پروژه سد ، این یک علامت مهم است ، نه گفتن شواهد قطعی ، که این “پیمان شرور” در واقع امضا شده است ، و بنابراین ما باید منتظر یک حرکت قاطع به سمت چین باشیم. سیاست اقتصادی میانمار جدید پس از کودتا.

تردید در انداختن دست و پا به آغوش چینی ها ممکن است دلیل سقوط آنگ سان سوچی و عدم حمایت پکن از دولت غیرنظامی آن باشد.

به زودی آزمایش مهم دیگری که ببینیم آیا پکن سانسور کودتا را در شورای امنیت سازمان ملل متحد وتو می کند یا خیر ، انجام خواهد شد. اگر چنین شود ، این گامی دیگر به سوی تقویت ایدئولوژیک چین در برابر دموکراسی خواهد بود ، نه تنها هر روز که بیشتر در خانه اتفاق می افتد ، بلکه در میان همسایگان آن نیز اتفاق می افتد: رژیم رئیس جمهور شی جین پینگ این “جهش کیفیت” را به حرکت در می آورد از سرکوب دموکراسی در هنگ کنگ و حمایت از مستبدین در آسیای میانه تا تبدیل فعال دموکراسی – البته شکننده و ناامن – به کشوری مانند میانمار؟

همه س questionsالات همچنان باز هستند و هرگونه توسعه این بحران – که از نظر ما اروپایی ها ممکن است دور به نظر برسد ، اما به هیچ وجه ممکن نیست – همچنان ممکن است. اقدامات بعدی پکن سرنوشت ساز خواهد بود.

در این میان ، ژنرال های برمه ای هیچ نشانه ای از ادامه راه خود نشان نمی دهند. هنوز هیچ خبر مشخصی درباره محل نگهداری آنگ سان سوچی وجود ندارد و به نظر می رسد اوضاع به طور فزاینده ای آشفته و گیج کننده است.

به دنبال کودتای امروز ، یکی از نمایندگان پارلمان بازداشت شده – که خواست نامش فاش نشود – به آسوشیتدپرس گفت که او و حدود 400 نماینده دیگر پارلمان برخلاف میل آنها در یک ساختمان دولتی در نایپائوتا ، پایتخت ، نگهداری می شوند. آنها مجاز بودند از طریق تلفن با حوزه های انتخابیه خود ارتباط برقرار کنند اما مجتمع را ترک نکنند. وی گفت كه سو ژی با آنها نبود و سربازان مسلح هم در داخل و هم در خارج از ساختمان در حال گشت زنی بودند. وی افزود: سیاستمداران ، از جمله بسیاری از اعضای حزب سوچی و دیگر احزاب کوچکتر ، پس از گذراندن یک شب بی خوابی از ترس اینکه توسط ارتش برده نشوند ، وضعیت خوبی دارند.

در همین حال ، ژنرال ها با استناد به دو ماده از قانون اساسی ، 417 و 418 ، بیانیه ای صادر کردند و خواستار “توجیه” قانونی کودتا بودند ، که اگر شرایطی ایجاد شود که “تجزیه اتحادیه یا همبستگی ملی” یا “از دست دادن حاکمیت” را به خطر بیندازد. رئیس جمهور موظف است “وضعیت اضطراری” را اعلام کند (ماده 417) ، که به طور خودکار به انتقال کلیه اختیارات “به فرمانده کل خدمات دفاعی” تبدیل می شود.

در همین حال ، شخصی وجود دارد که علناً آنچه را که اتفاق می افتد جشن می گیرد. آنها روهینگیایی هستند که تحت آزار و شکنجه قرار گرفته اند ، خوشحال از سقوط “بانو” ، همانطور که آنگ سان سوچی در میانمار خوانده می شود ، به دلیل مخالفت با آزار و شکنجه و پاکسازی قومی علیه آنها ، مقصر است. اما علی رغم اتهامات تند علیه او ، “بانو” اکنون می تواند به نقطه مرجع غرب بازگردد.

به امید اینکه سرانجام بفهمد چه چیزی او را وادار کرد همانطور که انجام داد ، در دفاع سرسختانه نظامی خود و نه تنها امتناع سرسختانه خود در مخالفت با نسل کشی روهینگیا: سندرم استکهلم ، در برابر کسانی که آن را داشته اند – و اکنون دوباره آن را دارند – بسته یا تحریک پذیر اما عمل گرایی ناامیدانه ، در تلاش برای زنده ماندن و سرانجام قادر به آوردن میانمار به دموکراسی کامل است؟

تحولات در روزها و هفته های آینده ممکن است پاسخی به ما بدهد.



[ad_2]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *